مسیج بی وفایی
و صـــدای گامهای غریبه ای
که به سلـــول من می آمـــد
اس ام اس بی وفایی فوق العاده ناب
قرعه کشی تمام شد تو به اسم دیگری درآمدی
تقدیر جای خود
اما لااقل اسم مرا هم در کیسه ات می انداختی
مسیج بی وفایی
عُمریســـت در شــبِ چشم‌هـــایت گیر انداخته‌ای دلــم را
حالا
پَرَم می‌دهـــی که برو
مسیج بی وفایی
خیالت راحــت شکسته ها نفرین هم بکـ ــنند
گیرا نیسـ ــت
نـــفرین ته دل می خواهد
دلِ شکسته هـ ـــم که دیگر
ســــر و ته ندارد
مسیج بی وفایی
دیـوارهایی که می سازی هـر روز و هــر روز
بیشتر می شوند
بنــای بـــی احساس من آخر من از کجــا
برای این همه دیــوار پنجــــره پیدا کنم
مسیج بی وفایی
تو باختی ؛ چون کسی را از دست دادی که دوستت داشت
من بردم ؛ چون کسی را از دست دادم که دوستم نداشت
مسیج بی وفایی
عِـلتــ سُقــوط نـــاگهــانــی مـَـن از چِشــم هــایـَت را
فَقـــط بـــایـد
در جَعبــۀ سیــــاه دِلت جُستجـــو کـــرد
مسیج بی وفایی
بهار تمام شد و میوه ها
رسیده اند پَس تو کی می رسی
بی انصاف
مسیج بی وفایی
سهم ِ تـو از من هرچه بود
سـپـردی اش بـه بـاد
سهم من از تــو هر چـه بـود
هـســت به همان طراوت و گرمای آغازین
عـزیـز می دارمـش تا آخرین نـبـض بـودن
تا لحـظـه ی سـپــردن بـه خــاک
مسیج بی وفایی