اس ام اس کلاسیکدنیا را خیلی کوچک می بینم که بگم
به اندازه یه دنیا دوستت دارم
اس ام اس کلاسیکوصیت کردم
قبل مرگم قلبم را اهدا کنند
ولی میگن امضای صاحبش لازمه؛ اجازه میدی؟
اس ام اس کلاسیکدستاتو بذار روی قلبت! گذاشتی؟
آرزومه همیشه بتپه حتی اگه برای من نباشه …؟
اس ام اس کلاسیکخاک پایت بوسه گاهم بود و بس
بر سر راهت نگاهم بود و بس
ای نگاهت تکیه گاه خستگی
عشق تو تنها گناهم بود و بس
اس ام اس کلاسیکنفست باران است
دل من تشنه ی باریدن ابر
دل بی چتر مرا میهمان کن
اس ام اس کلاسیکیاد آن روزی که یاری داشتیم
این چنین خوار نبودیم ، اعتباری داشتیم
ای که ما را در زمستان دیده ای با پشت خم
این زمستان را نبین ، ما هم بهاری داشتیم
اس ام اس کلاسیکنامه هایم که چراغ قلبت را روشن نکرد !
امشب تمامشان را بسوزان شاید بتوانی تنهایی ات را ببینی . . .
اس ام اس کلاسیکدر جهان غصه کوتاهی دیوار مخور
حسرت کاخ رفیق و زر بسیار مخور
گردش چرخ نگردد به مراد دل کَس
غم بی مهری این مردم بی عار مخور . . .
اس ام اس کلاسیکپشت آن پنجره ی رو به افق
پشت دروازه ی تردید و خیال
لا به لای تن عریانی بید
من در اندیشه ی آنم که تو را ، وقت دلتنگی خود دارم و بس
اس ام اس کلاسیکراستـش را بگو
نکند تو همان “این نیـز” هستی که همیشه می گذری . . . ؟
اس ام اس کلاسیک